双飞的蝴蝶(波斯诗歌原文) ای خدای پر عطای ذوالمنن واقف جان و دل و اسرار من در سحرها مونس جانم توئی مطلع بر سوز و حرمانم توئی هر دلی پیوست با ذکرت دمی جز غم تو می نجوید محرمی خون شود آن دل که بریان تو نیست کور به چشمی که گریان تو نیست در شبان تیره و تار ای غدیر یاد تو در دل چو مصباح منیر از عنایاتت به دل روحی بدم تا عدم گردد ز لطف تو قدم درلیاقت منگر و در قدرها بنگر اندر فضل خود ای ذوالعطا این طیور بال و پر اشکسته را از کرم بال و پری احسان نما
双飞的蝴蝶(波斯诗歌原文) ای خدای پر عطای ذوالمنن واقف جان و دل و اسرار من در سحرها مونس جانم توئی مطلع بر سوز و حرمانم توئی هر دلی پیوست با ذکرت دمی جز غم تو می نجوید محرمی خون شود آن دل که بریان تو نیست کور به چشمی که گریان تو نیست در شبان تیره و تار ای غدیر یاد تو در دل چو مصباح منیر از عنایاتت به دل روحی بدم تا عدم گردد ز لطف تو قدم درلیاقت منگر و در قدرها بنگر اندر فضل خود ای ذوالعطا این طیور بال و پر اشکسته را از کرم بال و پری احسان نما